تاریخچهی ورود اسباببازی به ایران
اسباببازیها، به عنوان کالاهایی که توسط کودکان و نوجوانان استفاده میشوند، محصولاتی هستند که از کشورهای دیگر میآیند و پیامآور سبک زندگی کشور سازنده و یا کشور طراح آن هستند.
به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس، هفته نامه پنجره نوشت: ایده اولیه این یادداشت بر این مبنا قرار گرفت که اسباببازیها، بهعنوان کالاهایی که توسط کودکان و نوجوانان استفاده میشوند، محصولاتی هستند که از کشورهای دیگر میآمده و در نتیجه پیامآور سبک زندگی کشور سازنده و یا کشور طراح آن هستند. اما با اندکی تامل میتوان دریافت که برخی از اسباببازیها در چند فرهنگ مختلف مشترک هستند. در نتیجه باید بررسی اسباببازیها بهصورت جزیی را کنار گذاشته و دستههای مختلف آنها را بررسی کرد. در ابتدا نگاهی به تاریخچه اسباب بازی در دنیا میاندازیم. این اسباب بازیها محصولاتی هستند که یا بهصورت تجاری وارد ایران شدهاند و یا در کشورمان نیز بازتولید شدهاند.
دهه ۱۹۵۰
اسکیتبرد: اولین اسکیتبرد در مغازهای ساحلی در یک شهر کالیفرنیا به سال ۱۹۵۸عرضه شد که ابعاد آن کوچکتر از نمونههای امروزی بود و چرخهای مخصوص اسکیت روی آن چسبیده بود. امروزه تعداد کسانی که در ایالات متحده از اسکیتبرد استفاده میکنند، بیش از ۶ میلیون نفر است.
باربی: موفقترین دوره فروش این اسباب بازیها که هیبتی انسانی دارند، سال ۱۹۹۲ بود. موهای این عروسک از فرق سر شروع شده و تا پنجهی پا ادامه داشت. در آن سال بیش از ۱۰ میلیون از این عروسک فروخته شد. باربی هنوز یکهتاز عرصهی عروسکهای مخصوص دختران است.
خمیر بازی: این اسباببازی ابتدا بهعنوان یک تمیزکننده غیر رسمی کاغذ دیواری مورد استفاده قرار میگرفت. درسال ۱۹۵۶ طراحان این وسیله به فکر خلق مجسمهها و اسباببازیهای کوچکی افتادند که در اندازههای متوسط موجود بودند و در ابتدا در تمامی رنگها به جز سفید وجود داشتند.
دهه ۱۹۶۰
اسپینوگراف: دنیس فیشر مهندس مکانیک ازکشور انگلستان این وسیله را طراحی کرد. این وسیله از تعدادی قطعات پلاستیکی به هم چسبیده، همراه با یک خودکار تشکیل میشد که استفادهگر را قادر به خلق و طراحی ماهرانهترین آثار هنری میساخت.
جی. آی. جو: شکستن این ایده که پسران با عروسکها بازی نمیکنند، باعث طراحی و ایجاد این اسباب بازیها با ارتفاعی نزدیک به ۳۲ سانتیمتر شد. این مجموعه اولین اسباب بازیهای متحرک جهانی مخصوص پسرها در سال ۱۹۶۹ بود. نسل جدید این عروسکها هم اکنون در کشورمان به فروش میرسند.
دهه ۱۹۷۰
آتاری: این بازی در سال ۱۹۷۷ با ۱۹/۱ مگاهرتز پردازنده و ۱۲۸ بایت رم بهوجود آمد، از محبوبترین بازیهای آتاری میتوان به فاگر، پکمن و مهاجمان فضایی اشاره کرد. دهه شصتیها این بازی را به خوبی میشناسند.
مکعب روبیک: این بازی در سال ۱۹۷۴ توسط « ارنو روبیک» در یک سخنرانی در دپارتمان تحصیلی طراحی داخلی در شهر بوداپست معرفی شد. در این بازی فکری با تغییر دادن سطوح مختلف مکعب به جهات مختلف، آنها را طوری تنظیم میکنند که هر سطح دارای یک رنگ واحد شود. این اسباببازی نیز در چند سال اخیر در کشور ما رواج زیادی پیدا کرده است و برای نوجوانان ۱۰ سال به بالا جذاب است.
دهه ۱۹۸۰
خرس عروسکی: که مشهورترین نام آن Teddy Bear است، زمانی بهوجود آمد که تئودور روزولت یک خرس گریزلی را که در مقابلش رها کرده بودند تا آن را با تفنگ بزند رها کرد. سپس یک کارتونیست طرحی را بر اساس این کشید و طرح مذکور پایهای برای ساخت عروسکهای خرسی شد. از آن پس این خرس همدم کودکان شد و این دوستی به مردم کشورهای دیگر، مثل کشور ما، به ارث رسید.
سامانه سرگرمی نیتندو: این وسیله در آغاز توسط یک شرکت ژاپنی و در سال ۱۸۸۹ مورد استفاده قرار گرفت، در سال ۱۹۸۵ وارد بازار آمریکا شد و با بازیهای Super Mano Brothers , Duck Hunt به شهرت رسید. نسلی از دستگاههای بازی که در ایران به نام میکرو معروف شدند از محصولات نیتندو بودند.
ترنسفورمرها: این مبدلها با تغییراتی کوچک که در اتصال آنها صورت میگیرد، میتوانند به ماشین، کامیون و یا اسلحه تبدیل شوند. یک فیلم کارتونی و یک کتاب در اوج گرفتن این اسباببازی و مشهور شدن آن تاثیر شایانی داشت.
تاریخچهی اسباببازی در ایران
از اسباببازیهای کودکان ایرانی در دورههای پیش از اسلام آگاهی چندانی نداریم. باستانشناسان در کاوشهایی که در شوش، گیلان و سیلک کاشان انجام دادهاند، مجسمههای ظریفی از انسان و چهارپایان و پرندگان یافتهاند که از سفال و چوب و سنگ ساخته شدهاند. تعدادی از این مجسمههای ظریف میتوانند اسباببازی بوده باشند. بعضی از نویسندگان دورههای بعد از اسلام در نوشتههای خود به اسباببازیهای کودکان ایرانی اشارهای کردهاند. مثلا نویسنده کتاب دارابنامه، در کتاب خود نام بعضی از اسباببازیها، مانند دهل، بوق، گردونچه (گردونه کوچک) و اسب چوبی را آورده است. در کتابهای تاریخ و واژهنامههای قدیم نیز نام بعضی از اسباببازیهای سنتی و کهن ایرانی آمده است که از آن میان میتوان به فرفره، چالیک، (الک دولک)، جغجغه، اسب چوبی و عروسک اشاره کرد.
ورود اسباببازیهای غربی به دورهی ناصرالدین شاه برمیگردد. وی از سفرهای خود به اروپا سوغاتیهای مختلفی بههمراه آورد. عروسک نیز یکی از آنها بود. عروسکهایی که چهرههای ایدهآل غربی داشتند با چشمانی روشن و موهایی بلند و آرایشی مخصوص اروپاییها. به این ترتیب آنچه شاه قاجار از فرنگ آورده بود، به چیزی بیش از یک اسباببازی بدل شد، چرا که به الگویی برای زیبایی زنان ایرانی بدل شد. عبارت «خوشگل مثل عروسک» از آن زمان وارد فرهنگ عامه شده است.
در مورد اسباببازیهای دیگر اطلاعات مدونی در دست نیست، ولی بهنظر میرسد آنها نیز همانند دیگر محصولات غربی بهعنوان یکی از نیازهای انسانی که میخواهد سرتا پا غربی شود، اندک اندک وارد کشور شدند.
با ورود فرهنگ غربی کار بهجایی رسید که خانههای ما نیز فرنگی شدند، یعنی برخی از شهرنشینان از روی اجبار آپارتماننشین شدند. وقتی که زندگی افراد به زندگی آپارتمانی تبدیل شود کودک چارهای نخواهد داشت جز اینکه در فضای اندک آپارتمان بازی کند و بیشتر اوقات حتی اگر فضایی برای بازی کودک در بیرون منزل وجود داشته باشد، به علت برقراری زندگی شهری و عدم وجود اطمینان از آسیب ندیدن کودک در فضای بیرون از خانه، والدین اجازه نمیدهند که کودک در بیرون از خانه دوستی پیدا کرده و با او بازی کند. به هر حال زندگی آپارتماننشینی باعث بهوجود آمدن برخی اسباببازیها مانند توپهای اسفنجی و هم چنین باعث تبدیل برخی از اسباببازیهای قدیمی به انواع کوچکتر برای بازی در آپارتمان شده است.
از سوی دیگر تلاش برخی از والدین برای تربیت دقیق کودک و نظارت شدید بر بازی او بیش از آنکه تاثیر مثبتی بر او بگذارد، باعث میشود که ذهن کودک قادر به انجام فعالیتهای خلاقانه نباشد. این البته از آنجا ناشی میشود که تعریفی که اکثر والدین ایرانی از اسباببازی دارند، وسیلهای است که خیلی پیچیده باشد در حالی که بازی هر چقدر سادهتر باشد در فعال کردن ذهن کودک مؤثرتر است.
در مورد پسر بچهها هم بیشتر شخصیتهایی که اسباببازی آنها را تشکیل میدهند، دارای اسلحه هستند. این نوع مسلح بودن بیشتر شبیه مسلح بودن مردم عادی آمریکا است که هر بچهای میتواند به اسلحه دسترسی داشته باشد. اسلحهها حتی به وسایل آببازی هم کشیده شدهاند و هم اکنون برای ما غیر قابل تصور است، وسیلهی دیگری برای آببازی را در ذهنمان بیاوریم. اساسا در بازیها و اسباببازیهای مدرن که میتوان بهطور صد در صد گفت که غرب بهوجود آورندهی آنهاست، حتی اگر تولیدکنندهها سنگاپور، چین یا هنگ کنگ باشند. هدف از بازی از بین بردن طرف مقابل یعنی دشمن است. در بازیهای سنتی از میدان به در کردن رقیب یا حریف ضروری بود اما این کار با شدت و حدت انجام نمیگرفت. امروزه انواع عروسکهای پسرانه یعنی اکشن فیگورهای بن تن، اونجرها، شخصیتهای جیای جو و دیگر فیلمها در ویترین فروشگاههای اسباب بازی موجود هستند و با تمام توان، فرهنگی را که از آن آمدهاند همراهی میکنند. البته فیلمها و کارتونهای این شخصیتها نیز به رواج آنها کمک میکند.
برای جمعبندی موضوع رابطی اسباب بازی و سبک زندگی میتوان گفت که اسباببازیها بخشی از فرهنگ تربیتیای هستند که از غرب وارد کشور ما شده است و در سویی دیگر جنبهی تجاری اسباب بازی قرار دارد که باعث رقابت سازندگان برای فروش بیشتر محصولات خود میشود. سازندگان این کار را با هماهنگی تولیدکنندگان فیلمها و سریالهای مخصوص کودکان و بازیهای رایانهای انجام میدهند. بنابراین نمیتوان اسباب بازی را به تنهایی در تغییر سبک زندگی کودکان موثر دانست و باید دید وسیعتری به این موضوع داشت. بهطور مثال سبک زندگی والدین به خوبی در نوع انتخاب اسباب بازی برای کودکشان تاثیر دارد. همچنین عدم توجه به طراحی و ساخت اسباببازی در داخل کشور نیز در رواج اسباببازیهای غربی موثر است و این عمدتا از سودجویی تجار این عرصه ناشی میشود که تلاشها برای طراحی و تولید اسباببازی داخلی، با اقدامات آنها با مشکل روبهرو شده است.
منبع: فارسنیوز